کار گزار جماعت چگنی در سال 1290تا 1294شامل تعدادی سرباز جمعی نصر الملک به سرتیبی محمد نظر خان بوده است.از سال 1295 قمری جماعت چگنی جمعی نصر الملک و به سر کردگی صادق خان در خدمت حکومت مرکزی بوده اند.همچنین طبق طبق اسناد میرزا سید رضا تفرشی پیشکار لرستان وی و پسرانش برای مدت زیادی سرپرستی وصول مالیات طایفه حاتم خانی چگنی را بر عهده داشته اند.در برهه ای از زمان نیابت حکومت چگنی را ضمیمه ی حکومت طرهان مینامیدند و ان را به نظرعلی خان امیر اشرف واگذار می نمایند.البته مدت ان کم بوده است.سابقا در چگنی اداره هر تیره توسط بزرگ ان تیره بود،تمام مسایل هر تیره را بزرگ ان ها حل و فضل می نمود.اهل طایفه از بزرگ که اغلب از ریش سفیدان طایفه بود حرف شنوی داشتند و بدون صلاح دید و اجازه ان ها هیچ کاری را انجام نمیدادند و این خود حکایت از شیوه ی تربیت رایج گذشته (مرد سالاری)در میان لرستان دارد.در عهد قاچار چگنی را به دو طایفه طهماسب خانی و حاتم خانی تقسیم نموده اند.در برهه ایی از تاریخ چگنی اشخاصی به عنوان خان و توشمال که مجله لرستان شناسی شقایق نیز به ان ها اشاره داشته و از انها نام برده است .به عنوان ریس ،سرپرست، رابطین مردم منطقه ،فرمانفرماها و حاکمان لرستان بوده اند.
سال جنگ توپ:در این سال دو نفر از نظامیان جهت تهیه علوفه و تیره چوب جهت ساخت و ساز و رفع مایحتاج قشون به میان مردم رومیانی (رومونی)میروند.انها به مانند دیگر امنیه های ضد امنیت گویا قصد دست درازی به مال مردم و...را داشتند.هر دو نفر توسط احمد بک رومونی کد خدای رومیانی ها کشته میشوند.تیره های دولتی نیز به چگنی ها حمله میکنند.رومونی ها به تنگ هرور با توجه به کوهستانی بودن منطقه نزد طایفه حاتم پناه میبرند.بقیه مردم چگنی به یاری ان ها مشتابند.همه مردم منطقه در کوه سنگر میسازند.سواره نظام قشون نظامی از مقابله با ان ها عاجز میمانند.کوه یافته را به توپ میبندند.یکی از توپ ها به همرا توپچی توسط شمی از مردم رومونی و محمد قلی خان از تیره طهماسب خانی از بین میرود.تیره های دولتی شکست خورده بر میگردند.
چگن،در فرهنگ لغت به معنای کشیده نخ زر و ابریشم یا پارچه زرکش است.چگن،به معنی «چکن» است که نوعی از زرکش دوزی و بخیه دوزی است.از این تعریف ها می توان این گونه پنداشت ،شخصی که این چنین لباس پوشیده را چگنی نامیده اند.اما با توجه به برخی آثار مکتوب لرستان شناسی میتوان گفت:نام چگنی مشتق از نام سراب چگن واقع در محل میرزاوند چگه است.این وجه تسمیه قابل قبول مردم چگنی است.برخی معتقدند:چگنی به طایفه ای گفته میشود که دارای گروه های کوچک گوسفند هستند.اگر چگن را از خانواده ی«چغا»که به معنی تپه است و شکلی از اشکال کلمه «چغا»که در گویش های دوره های مختلف،تغیر شکل یافته مانند چگال بدانیم،میتوان این فرضیه را عنوان کرد که چگنی به افرادی گفته میشود که بر بالا و روی تپه ها یا جاهای بلند سکونت داشته داشته اند.البته با توجه به بافت روستاهای این منطقه که اکثرا در بالا و پای تپه ها واقع شده اند.
کتاب« تاریخ معاصر چگنی» یکی از بهترین کتوبی است که تا به حال به بررسی قوم چگنی پرداخته است.این کتاب موضوعاتی از قبیل جغرافیایی تاریخی ،سیاسی ،اقتصادی،اجتماعی،و فرهنگی چگنی رو بررسی نموده است.بر خود واجب دانستم به همه کسانی که علاقه مند به کسب اطلاعاتی در مورد این خطه کهن و با اصالت میباشند این کتاب با ارزش را معرفی کنم.و از اقای بهمن آزادی چگنی به خاطر جمع اوری و مکتوب کردن این کتاب کمال تشکر را داریم.(لطفا در مورد این کتاب اطلاع رسانی شود)
مردم چگنی مانند دیگر لرستانی های پیرو دین اسلام و مذهب اثنی عشری هستند.اقلیت های مذهبی و فرقه های دینی دیگر در این منطقه وجود ندارد.مرکز دهستان ها و اغلب روستاها ی بزرگ چگنی دارای مسجد میباشند.در بیشتر روستاهای بزرگ چگنی مساجدی قبل از انقلاب اسلامی به همت مردم جهت عبادت و برگزاری مراسم سوگواری عاشورا و همچنین برای مشورت با یکدیگر ساخته شده است.مسجد سراب ناوه کش در سال 1341ساخته شده است. بعد از انقلاب اسلامی نیز به این امر بیشتر توجه شده و در ماه های «محرم و صفر »مردم از وجود روحانیون در روستاها و مساجد بهره میبرند.برخی از اهالی چگنی در تبلیغ مسایل و احکام دینی با عالم عالیقدر حضرت ایت اله روح اله کمالوند همکاری نزدیک داشته اند. در حدود یک صد و بیست سال پیش کاروانی به زیارت خانه خدا مشرف شد.حسین خان بهرامی و محمد خان بهرامی از مردم چگنی نیز همراه این کاروان به خانه خدا مشرف گردیده اند.این سفر در میان مردم چگنی جاودانه مانده است.این سفرها نشان دهنده علاقه مردم این خطه به دیدار معبود بوده است.
چگنی های قزوین در زمان اقا محمد خان قاچار از خرم اباد به قزوین امدند.سر کرده ان ها باقر خان و برادرش خان بابا خان بودند.سر کده انها با شصت و پنج خانوار در قزوین ساکن است.سایر مردم انها در طارم و سیاه پوش منجیل،لوشان،به تعداد هفتاد خانوار ساکن اند.چگنی های قزوین به زبان لری تکم میکنند.شغل انها دامداری و کشاورزی است.دام های انها را شانزره هزار گوسفند بر شمرده اند.چگنی های قزوین رو پانزده تیره دانسته اند.ان ها ریشه ایلیاتی دارند.
ساکنان قدیمی ناحیه چگنیتیره های میرزاوند ،شه کرم،بداق،و سبزوار ،هستند.تیره های شیراوند ،طولابی ،امیر،بعد از اولاد احمد بیگ به این ناحیه امده اند.برخی میرزاوند و شه کرم و بداق را برادر مینامند.میرزاوند های چگنی و قلاوند در گذشته رفت و امد های با هم داشتند.برخی معتقد به داشتن تبار مشترک بین انها هستند.شعباتی از تیره رکرک به نام های وره زردی،دلی ،زمون،گزر گرزی،اورنگی و کاکی در دیگر مناطق لرستان به سر میبرند.