بداق:از تیره های بسیار قدیمی است که در شهرستان چنی سکونت داشتند.برخی معتقدند که نام بداق ها برگرفته از نام بداق خان چگنی ،یکی از سرداران شاه عباس صفوی بوده است.تیره بداق در روستایی به همین نام سکونت دارند.البته در حال حاظر به علت اختلافهای محلی همگی به شهر خرم آباد مهاجرت نموده اند.
سبزوار(سوزوار):از تیره های قدیمی چنی است.در روستای به همین نام سکونت دارند.عده ای از ان ها در روستاه های تنگ موسی و سراب برکه و ملکی به نام گورسفید و تعدادی از آن ها در بروجرد به سر می برند.سبزواری ها شامل تیره های زیر هستند: 1-میربیگ سبزواری 2-احمدی سبزواری3-شاه قلی سبزواری4-مرادی سبزواری5-سرافراز سبزواری
میرزاوند(میرزاون) : میرزاوند قدیمی ترین تیره ی چگنی فعلی است.برخی از آن ها داری طبع شعر هستند.عمدتا در در روستای های چگه و سراب کی سکونت دارند.میرزاوند شامل تیره های زیر می باشد: 1-کاظم 2-جور3-زیعلی4-حقی5-کشور6-هموم7-یارک8-پیریایی9-دوستعلی وند
شه کرم: از تیرهای قدیمی چگنی است.شه کرم 9 پسر داشته است.شش پسر از آن ها دارای طایفه هستند:1-ملک علی2-ویس کرم3-صید کرم4-ملکه 5-محمد زمان6-آیینه7-میرکرم9-کلوالی
فلاوند: آن ها را برادر میرزاوند و شاکرم می دانند که این گفته مستند نیست.در روستای به همین نام سکونت دارند.از تیره های قدیمی چگنی هستند.
رکرک:تیره رکرک چگنی،در روستای جوان آباد و دلبر ،ساکن هستند رکرک های چگنی خود را از شخصی به نام «باریک» رکرک می دانند.جایگاه اولیه آن ها در چگنی ،را واقع در ملکی به نام وره زرد پایین تر از کوه دُم بزگیر دانسته اند
رومونی:رومیانی در روستاهای چقاهروشی سکونت دارند.در گذشته در توه (باواس)ساکن بوده اند.گویا از منطقه کوهدشت به این ناحیه آمده اند.گروهی از آن ها در خراسان،دزفول ،و زنجان به سر می برند.
نجمسیلی:به گفته ای از پشتکوه لرستان به منطقه چگنی آمده اند.در حال حاظر در شوراب به سر می برند.چند خانواده از آن ها در روستای دره ساکی سراب کی و عده ای ازآن ها نیز در رحیم آباد هستند.برخی از آن ها در خرم آباد و گروهی هم در روستای قلعه سنگی از روستا های اطراف خرم آباد هستند.گروهی نیز در روستای گل گل پلدختر به سر میبرند.
زهراکار : محل سکونت این تیره در روستاهای شرکت نفت چنار نسار دله و ویسیان می باشند.گروهی در کالیاب به سر می برند.عده ای نیز در افرینه ساکن هستند.
تیلاوی،طولابی: شامل1-سماقی،ساکن در محل سماق2- نوکرامرا ،ساکن در شهرک باباعباس و تیلگرو 3- دیناروند ،ساکن روستای دره رحمانه به نقلی طولابی ها از بین النهرین به منطقه چگنی آمده اند.خوانین طولابی را از نسل میر ناصر پسر میرجنت می دانند.آن ها از مهاجرآن عرب و از نزدیکان اتابکان لر بوده اند.گروهی از این تیره در ناحیه برآفتاب و تشکن به سر میبرند.
سادات حیات الغیبی:شامل تیره های 1-کاظم2-چکل 3-خادم در تشکن،چم داود،روستای گندابه،روستای سره زمان و دلبر سکونت دارند.
پیرحیاتی: شامل 1-رواتی2-پیر حیاتی در بعضی از کتب آن ها را وابسته به سادات حیات الغیب می دانند.گروهی از تیره در منطقه طرهان ساکن هستند
چنگایی: در محلی به همین نام به سر می برند.چنگایی نام یکی از طوایف لر است که تاریخ گزیده در حدود 700 سال پیش از آن ها نام برده است.سادات ساکن در چنگایی از تیره طاهروندی هستند.گروهی از مردم چنگایی در روستای ده پیر به سر می برند.
اولاد احمدبیگ: 1-شرف 2-حاجی3-حاتم 4-کریم5-مراد 6-رحیم 7- زکی 8- صفی تیره های اولاد احمد بیگ ،عمدتا در ناحیه دوره،ناوکش و شرکت نفت چنار سکونت دارند.
امیر :
قیطول:در دهستان های تشکن ،دوره و کشکان گروه های به نام قیطولی وجود دارند.قوتلی در لغت به معنای افراد محافظ خان و در بعضی از لغت نامه ها به معنی دژ و حصار است.
درویش:در روستای های مله بلوط و سراب دوره ،دره بادام،کله نی،سه کره و برآفتاب ساکن هستند.خود را منتسب به بابا بزرگ می دانند.گروه های از این تیره در منطقه کوهدشت ،نورآباد و الشتر به سر می برند.
بیژنوند:تیره هی از ایل دلفان هستند،در روستای به همین نام در دهستان تشکن سکونت دارند.عده ای از آن ها نیز دررفتخان و دوره به سر میبرند.
باوالی(باباعلی):خود را تیره ای از دلفان می دانند.ییلاق آن ها در منطقه زشت و قلایی و قشلاق آن ها در منطقه چگنی بوده که به مرور زمان در ناحیه برآفتاب ،دهستان تشکن ساکن شدند.
شیراون،شیراوند: نظریات متفاوت در باره این تیره و مبدا اصلی آن وجود دارد. عده ای آن ها را تیره ای از ایل بختیاری می دانند.برخی معتقدند شیراوند ها گروهی از ایل دلفان هستند.شیراوند های چگنی شامل ،این تیره ها می باشد:
آهنگران :این تیره در اصل چگنی نیست.آن ها گروهی از ایل سلسله ساکن روستای آهنگران می باشند؛که شاید به این علت که قشلاق این گروه چگنی بوده چند خانوار از آنها به مرور در چگنی ساکن شده اند.
سیاه منصور:نام آنها در کتاب شرف نامه بدلیسی به عنوان یکی از طوایف عمده ای کرد ضبط شده است.این طایفه در زمان صفویه دارای نفوذ بوده است. گروهی از این طایفه در منطقه چگنی به سر می برند.
سوری:از طوایف طرهان است.طرهان از مناطق قدیمی لرستان است که نام آنها برای اولین بار در سفر نامه ابودلف آمده است.قدمت آنها در لرستان به بیش از هزار سال می رسد.در روستاهای توه میش آخور ،میشکر،و معمولان به سر می برند.
پاپی:گروهی از آن ها در روستای پاحلت به سر می برند.
کوشکی ها:از طوایف لر زبان لرستان می باشند.عده ای از آنها در کوهدشت و عده ای دیگر در میان بهاروند تیره مراد علیوند،کالیاب چگنی و بخش ویسیان به سر می برند. این طایفه قبلا در هرو سکونت داشته است آنها را از طوایف و ایلات طرهان معرفی نموده اند. تیره های آن عبارتند از : تات مون،شهرمیر،میرآخور،برجعلی وند
دوشم: این تیره گروهی از چگنی های قدیم هستند.همچنین گروهی دیگر در چگنی به نام یک شم زندگی می کرده اند.در حال حاظر افراد کمی از این تیره در چگنی و منطقه ویسیان به سر می برند.
باوسین :گروهی از طایفه حسنوند هستند که در روستای ناوه کش و برخی روستاهای چگنی زندگی می کنند.
حسیوند:آن ها در شمار طوایف قدیمی چگنی هستند.در روستای به همین نام در نزدیکی سراب دوره ساکن هستند.ریشه آن ها به نام حسین از مردمان بختیاری بوده که در زمان کریم خان زند از شیراز به منطقه چگنی آمده است.
قلایی:مردم قلایی از ایل سلسله می باشند.تفاوت آن ها با ایل الشتر در این است،که به زبان لری تکم می کنند. در شهرستان چگنی در روستای رفتخان ، سراب دوره و بنار کبود سکونت دارند.
اصفهانی :این گروه مشهور به اصفهانی ها ،در سراب دوره و روستای پاحلت ساکن هستند.
شاهی وند:از ایل دلفان اند،به همراه تیره های نور عالی و موموند که آنها هم از ایل دلفان هستند تشکیل دهستان کشکان را داده اند.شاهیوند به دو تیره «علکه» و «حسکه»تقسیم می شوند.تیره حسکه در شهرستان چگنی به سر می برند.
منتعلی وند:این تیره در روستای های سراب کی ، سرخه لیزه و چنگایی به سر می برند .برخی آنها را منتسب به سبزواری ها می دانند.
خادم:این خانواده ها در منطقه ویسیان به سر می برند برخی وجه تسمیه ی آنها را منتسب به همسایگی امام زاده حیات الغیب می دانند.
طایفه موموند:در حدود شش نسل پیش از کرمانشاه به لرستان آمده اند.مدت کوتاهی در منطقه رباط ساکن می شوند.سپس در منطقه چنار ویسیان و نهایتا در منطقه قالبی و چم دیوان سکنی می گزینند.با تیره شه کرم وصلت دارند.
لوتی ها:گروهی از کولی ها و از اقوام آریایی می باشند،که از هندوستان به ایران آمده اند .برخی بر این اعتقادند که توسط نادر شاه به ایران آورده شده اند.زبان کولی ها فارس و بختیاری و دیگر نقاط ایران یکی است. لوتی های شهرستان چگنی از تیره لَلًکه هستند.
متاسفانه در گذشته هیچ کار زیر بنایی جهت پیشرفت این منطقه و برنامه در جهت کاهش فاصله قشری و طبقاتی در این شهرستان انجام نگرفته است.عمده درآمد مردم ،در گذشته و حال از دامداری و کشاورزی بوده است. نوع کشت ها دیم بوده و مقدار کمی از زمین ها به زیر کشت آبی برده می شود.هم اکنون دامداری سنتی و در مواردی دامپروری به روش نو و کشاورزی جز لاینفک زندگی مردم شهرستان چگنی محسوب می شود.در شهرستان چگنی محصولاتی مانند:غلات،گوجه،خیار،شلتوک،ذرات،ماش،پیاز، بادمجان،یونجه و انواع درختان میوه کاشته می شود. در دهه اخیر با کشف و ایجاد معدن های مرغوب ،منبع درآمدی برای برخی از اهالی شهرستان چگنی فراهم شده است.مردم این شهرستان مانند دیگر مناطق کشور دارای شغل های ریزو درشت اداری و خصوصی و خلاصه شغل های رایج می باشند.
بازی محلی طاق و پیل متشکل از دو تیم است.تعداد اعضای تیم متغیر است.و از سه نفر تا پنج یا شش نفر را شامل میشود.
روش بازی: به این گونه است که اعضای یکی از تیم ها دستان خود را به هم قلاب میکنند و حالتی شبیه به یک طاق را شکل میدهند .نام بازی نیز برگرفته از همین شکل طاق مانند است.یکی از نفرات همان تیم که دستان خود رو قلاب کرده اند از سایر اعضا جدا میماند و دستان خود را قلاب نمیکند و به اصطلاح نگهبان تیم است و نمیگزارد اعضای تیم مقابل سوار بر دوش یاران خودی شوند.در زبان محلی به این شخص (هالو)گفته میشود.اگر نگهبان بتواند پای خود را به مچ پای اعضای تیم مقابل بزند بازی خاتمه پیدا میکند.و تیم مقابل این بار باید دستان خود رو قلاب و طاق رو تشکیل دهند.
پُل کَشکان (به زبان لری کَشکُو (Kashkoo)) پلی است باستانی که تاریخ ساخت آن به دوره حکومت آل حسنویه باز میگردد. زمان ساخت این پل به قرن چهارم هجری قمری بر میگردد.
ساختمان پل:
پل کشکان در شهرستان دوره و بر روی رودخانهای با همین نام یعنی رود کشکان ساخته شده است. کاربرد این پل اتصال راه باستانی شهر شاپورخواست به مناطق غرباستان لرستان و سپس کرمانشاه بوده است در متون تاریخی به این پل اشاره شده و از آن با نام کژکی یاد شده است. طول پل حدود ۱۹۸۴ متر و عرض هر یک از دو چشمه شرقی پل ۸۴۰/۲۳ متر است. پل دارای ۱۲ طاق پل بوده که متأسفانه سه دهنه از این طاق پلها تخریب شده و مابقی طاق پلها همچنان پابرجا هستند. ارتفارع پل در بالاترین نقطه به ۲۶ متر و در کوتاهترین قسمت آن ۱۰ متر است در خصوص پایههای این پل باید به این نکته اشاره کرد که پایههای پل با سنگهای بزرگ و تراشخورده ساخته شده است. مواد و مصالح بنای پل از سنگ، گچ و آجر تشکیل شده است. در کنار این پل بقایای سه پل دیگر از دورههای گذشته به جای مانده است که مشخصات پلهای ساسانی را دارند و احتمالاً متعلق به همان دوره هستند. پل کشکان به شماره ۳۵۵ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.[۱][۲]
این روستاها توسط ایل چگنی احداث شده اند.ایل چگنی در منطقه سنگ سفید از بخش خنداب شهرستان اراک چادر نشین بوده اند.قشلاق و ییلاق انها در کوه های این منطقه بوده است.پس از سکونت روستاهای زیر که تماما چگنی هستند توسط انها به وجود امده اند.
طبق سر شماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385جمعیت بخش سنگ سفید 8669 نفر بوده است.
«کیومرث »ای کبک خوش صدای لرستان،انگاه که نغمه دلنواز تو در یافته و سفید کوه پیچید و تمام دشت چگنی و لرستان را در نوردید و دل پیرو و جوان لر را تسخیر کرد،بشارت داد که «رضا سقایی»هنوز زنده است بشارت داد که لرها خالق و حافظ هنر و موسیقی این سرزمین هستند چنانچه وقتی «شاه میرزا» و «رحم خدا نوری شاد» بدرود حیات گفتند راد مرد جوانی بنام «احسان عبدی پور» پرچم سورنای ایران را در سراسر ایران و فراسوی مرزاها برفراشت.کیومرث جان ای نابغه ی ناشناخته اواز لرستان و ای گل ناشکفته و پرپر شده قوم لر،باورم نمی شد که رضایی ها و سالم ها و دیگر هنرمندان در نبودت چمریونه بنوازند و اشتیانی که باید همنوار با تو اواز میخواند در سوگ تو ناله سردهد و اشک بریزد و «سبزعلی» و «بردیا» اندوه صدایشان را در نبود تو زمزمه کنند و «عابد میرازییان» خوش ذوق بجای شعرهای دلنواز و عاشقانه اش غمنامه در نبود تو بسراید.کیومرث جان در این مدت کوتاه چه کردی که این چنین اندوه بزرگی بر این خاک قهرمان پرور استان لرستان سایه افکند و همه به پاسداشت تو گریستند.کاش میدانستی چقدر دوستدار داری.حیف کیومرث عزیز حیف که تو و هزاران کیومرث دلاور به هزاران دلیل باید اینگونه غریبانه بروید.آری پس از مرگ تو باید درسی از امدن و رفتن و چگونه رفتنت در این سرزمین غنی و توانمند مورد تحلیل قرار گیرد تا فرداها شاهد اینگونه رفتن های غم انگیز نباشیم.کیومرث بخاطر این همه هنر دوست تکرار شو تکرار شو .
برف چال در زبان محلی مردمان چگنی به غاری گفته میشود که داخل ان برف وجود داشته باشد.این غارها در فصل زمستان و پاییز پر از برف میشوند و در فصل بهار و تابستان برف انها توسط مردم برای مصارف گوناگون خارج میشود.در فصل تابستان که دمای هوا به بالای 40 درجه می رسد دمای داخل این برف چال ها به زیر صفر میرسد.در فصول خشک سال افرادی که از کنار این غارها گذر میکنند برای رفع تشنگی از برف ان استفاده میکنند و عده ای هم برای اب مورد نیاز برای دام های خود از این برف چال ها استفاده میکنند. برف چال های زیادی در منطقه سفید کوه چگنی وجود دارد که بعضی از انها دارای عمقی حدود 50 متر و دهانه ای بیش از 10 متر مییاشند.مردمانی که برای دام های خود از برف این غارها استفاده میکنند برف را با استفاده از وسایل گوناگونی هم چون کیسه یا سطل و.....خارج میکنن و داخل یک بشکه میریزند و زیر بشکه اتش روشن میکنن تا برف ذوب شود.در سفری که من و چند تن از دوستان در تابستان 93 به یکی از این برف چالها داشتیم فیلم کوتاهی به همراه چند عکس تهیه نمودم تا این جاذبه های طبیعی و شگفت انگیز بیشتر به علاقه مندان به طبیعت و طبیعت گردی معرفی شود.
چِویر:در زبان محلی مردمان چگنی نام گیاهی خوش بو است و به صورت بوته ای میروید.این گیاه هر ساله در فصل بهار در ارتفاعات سفید کوه به وفور یافت میشود.از چویر برای خوش طعم کردن دوغ استفاده میشود. زمان مناسب برای چیدن چویر اواخر فروردین تا اوایل خرداد است.
ریواس: ریواس یکی از میوه های خوشمزه بهاری سفید کوه است.زمان مناسب چیدن این میوه اوایل اردیبهشت تا اواخر اردیبهشت است. ريواس ويتامين هاي آ و ب و ث دارد. خوردن آن سبب مي شود كه لوزالمعده، انسولين بيشتري ترشح مي كند و قند خون كاهش يابد. ريواس مسرّت بخش و قابض و مقوي معده و روده ها است و نيز پاك كننده كبد و اشتها آور و صفرا بر و ضد استفراغ است. براي تنگي نفس و بداسير نيز مفيد است. قند و چربي و فشار خون را پايين مي آورد. عصاره ريواس براي تقويت بينايي بسيار مؤثر است اما مصرف عصاره ريواس ـ به علت داشتن اسيد اگزاليك ـ براي مبتلايان به سنگ كليه و بيماريهاي كليوي خوب نيست
چگنی های استان فارس که در زمان کریم خان زند و جز لشکر کریم خان به استان فارس مهاجرت کرده اند اکنون در دو ایل بزرگ استان فارس بزرگ فارس یعنی ایل قشقایی و ایل خمسه حضور دارند.
تیره چگنی شیری:
این تیره جزیی از ابواب جمع طایفه شیری واز وابستگان سببی این طایفه بوده اند.به روایت پیران قوم(در زمان زندیه)شخصی به نام شاکرم از عشایر چگنی لرستان به فارس مهاجرت کرده است.نام پسر این شخص الله مراد و نوه اش که کرد علی نام داشته در طایفه شیری اماده است.
مناطق زندگی فعلی تیره چگنی شیری:
برخی از انها در فسارود داراب تعدادی خانوار در شهر فسا و روستای طالقانی از توابع فسا،قسمتی در قادر اباد از توابع سعادتشهر و عده ای نیز در خیر اباد از توابع بوانات سکنی دارند
کار گزار جماعت چگنی در سال 1290تا 1294شامل تعدادی سرباز جمعی نصر الملک به سرتیبی محمد نظر خان بوده است.از سال 1295 قمری جماعت چگنی جمعی نصر الملک و به سر کردگی صادق خان در خدمت حکومت مرکزی بوده اند.همچنین طبق طبق اسناد میرزا سید رضا تفرشی پیشکار لرستان وی و پسرانش برای مدت زیادی سرپرستی وصول مالیات طایفه حاتم خانی چگنی را بر عهده داشته اند.در برهه ای از زمان نیابت حکومت چگنی را ضمیمه ی حکومت طرهان مینامیدند و ان را به نظرعلی خان امیر اشرف واگذار می نمایند.البته مدت ان کم بوده است.سابقا در چگنی اداره هر تیره توسط بزرگ ان تیره بود،تمام مسایل هر تیره را بزرگ ان ها حل و فضل می نمود.اهل طایفه از بزرگ که اغلب از ریش سفیدان طایفه بود حرف شنوی داشتند و بدون صلاح دید و اجازه ان ها هیچ کاری را انجام نمیدادند و این خود حکایت از شیوه ی تربیت رایج گذشته (مرد سالاری)در میان لرستان دارد.در عهد قاچار چگنی را به دو طایفه طهماسب خانی و حاتم خانی تقسیم نموده اند.در برهه ایی از تاریخ چگنی اشخاصی به عنوان خان و توشمال که مجله لرستان شناسی شقایق نیز به ان ها اشاره داشته و از انها نام برده است .به عنوان ریس ،سرپرست، رابطین مردم منطقه ،فرمانفرماها و حاکمان لرستان بوده اند.
سال جنگ توپ:در این سال دو نفر از نظامیان جهت تهیه علوفه و تیره چوب جهت ساخت و ساز و رفع مایحتاج قشون به میان مردم رومیانی (رومونی)میروند.انها به مانند دیگر امنیه های ضد امنیت گویا قصد دست درازی به مال مردم و...را داشتند.هر دو نفر توسط احمد بک رومونی کد خدای رومیانی ها کشته میشوند.تیره های دولتی نیز به چگنی ها حمله میکنند.رومونی ها به تنگ هرور با توجه به کوهستانی بودن منطقه نزد طایفه حاتم پناه میبرند.بقیه مردم چگنی به یاری ان ها مشتابند.همه مردم منطقه در کوه سنگر میسازند.سواره نظام قشون نظامی از مقابله با ان ها عاجز میمانند.کوه یافته را به توپ میبندند.یکی از توپ ها به همرا توپچی توسط شمی از مردم رومونی و محمد قلی خان از تیره طهماسب خانی از بین میرود.تیره های دولتی شکست خورده بر میگردند.
(راهنمایی جهت دانلود:ابندا بر روی دانلود کلیک کنید سپس در صفحه بعد بر روی دکمه دانلود رایگان با سرعت پایین کلیک کنید در صفحه بعد بر روی دکمه ایجاد لینک دانلود کلیک کنید)
به گزارش خبرنگار مهر، طی مراسمی ظهر پنج شنبه 30مرداد 1393با حضور معاون حقوقی و امور مجلس و استانهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر کل امور استانهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون سیاسی امنیتی استانداری لرستان و جمعی از مسئولین و هنرمندان لرستان مدیر کل جدید اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان منصوب شد.
در این مراسم از زحمات و اقدامات حجت الاسلام علی اسماعیلیان مدیر کل سابق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان تقدیر به عمل آمد.
بنا بر این گزارش، همچنین در این مراسم حجت الاسلام حمید رضا حنانبه عنوان مدیر کل جدید اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان لرستان منصوب شد.
من هم به نوبه خودم این انتصاب رو به همه مردم غیور چگنی تبریک عرض میکنم.و برای ان عزیز از خداوند بزرگ ارزوی موفقیت روز افزون را خواستاریم.
چگن،در فرهنگ لغت به معنای کشیده نخ زر و ابریشم یا پارچه زرکش است.چگن،به معنی «چکن» است که نوعی از زرکش دوزی و بخیه دوزی است.از این تعریف ها می توان این گونه پنداشت ،شخصی که این چنین لباس پوشیده را چگنی نامیده اند.اما با توجه به برخی آثار مکتوب لرستان شناسی میتوان گفت:نام چگنی مشتق از نام سراب چگن واقع در محل میرزاوند چگه است.این وجه تسمیه قابل قبول مردم چگنی است.برخی معتقدند:چگنی به طایفه ای گفته میشود که دارای گروه های کوچک گوسفند هستند.اگر چگن را از خانواده ی«چغا»که به معنی تپه است و شکلی از اشکال کلمه «چغا»که در گویش های دوره های مختلف،تغیر شکل یافته مانند چگال بدانیم،میتوان این فرضیه را عنوان کرد که چگنی به افرادی گفته میشود که بر بالا و روی تپه ها یا جاهای بلند سکونت داشته داشته اند.البته با توجه به بافت روستاهای این منطقه که اکثرا در بالا و پای تپه ها واقع شده اند.
1-عبداله سلطان چگنی:در قرن یازدهم هجری می زیسته و حاکم قسمتی از خراسان بوده است و طبعی روان در شعر سرودن داشته است.
2-بهرام نعمتی زاده:در سال 1339در روستای مله بلوط از توابع بخش چگنی متولد شد،تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در چگنی و متوسطه را در خرم اباد گذرانید.در سال 1361به استخدام اموزش و پرورش در امد.وی اشعار خود را به گویش های لکی و لری مسراید.
3-موسی بهرامی:از دبیران مجرب چگنی فرزند مرحوم یداله و نوه ی علی محمد بهرامی میباشد.علی محمد بهرامی از افراد با سواد و اهل کتاب چگنی بوده است.
4-عابد میرزاییان:در سال 1350در چگنی به دنیا امد.دوران ابتدایی و راهنمایی و متوسطه را در همان جا گذراند.در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل نمود.و کتابی با عنوان (هِل و میخک)به زبان فارسی و لری دارد.
5-از دیگر شاعران لری گو این خطه میتوان از علی صالح،رضا حسین کومرو،محمد شفیع،محمد صادق حیدری ،قربانعلی عالیخانی و حسینی از تیره ی میرزاوند نام برد.
کتاب« تاریخ معاصر چگنی» یکی از بهترین کتوبی است که تا به حال به بررسی قوم چگنی پرداخته است.این کتاب موضوعاتی از قبیل جغرافیایی تاریخی ،سیاسی ،اقتصادی،اجتماعی،و فرهنگی چگنی رو بررسی نموده است.بر خود واجب دانستم به همه کسانی که علاقه مند به کسب اطلاعاتی در مورد این خطه کهن و با اصالت میباشند این کتاب با ارزش را معرفی کنم.و از اقای بهمن آزادی چگنی به خاطر جمع اوری و مکتوب کردن این کتاب کمال تشکر را داریم.(لطفا در مورد این کتاب اطلاع رسانی شود)
چگنی ها مانند دیگر مناطق لرستان دارای اداب و رسوم و سنن خاص محلی خود میباشند که با بقیه تیره ها و مناطق لر نشین تفاوت چندانی ندارد.
اعتقادات و باورهای مردم چگنی در برخی مسایل در این جا اورده شده است:
1-ادای نام خدا به هنگام عبور در کنار ارامستان و خاکستر (بیل کو)توسط کسانی که بچه کوچک داشته باشند.
2-لباس نوزادی که هنوز چهله او نرفته باشد را بیرون نمیگزارند.
3-انجام مراسم عروسی و خاستگاری یا به دنبال معامله ای رفتن در روزهای فرد هفته.
4-سور:اگر شخصی قصد انجام کاری داشته باشد و صدای عطسه ای بشنود از انجام ان کار منصرف میشود یا حد اقل چند لحظه ای به خاطر ان عطسه صبر میکنند.اگر تعداد عطسه ها از یکی بیشتر شود باید در انجام ان کار عجله نمود.
5-برای درمان یرقان(زردی)اگر بچه ای زردی کرده باشد برای معالجه،او را نزد شخصی که به اصطلاح محلی به ان «زردی بُر» میگویند میبرند.ان شخص اب دهان خود را چند بار در طی چند روز بر روی زبان بچه زردی کرده میانداخت.
6-هنگام خورشید یا ماه گرفتگی معتقد بودند که کافرها خورشید و ماه را گرفته اند و با زدن دهل و ایجاد سر و صدا به ازاد نمودن ماه کمک مینمودند.
7-طلب باران کردن:اگر به علت نباریدن باران به کشتزارها مردم ضرر و زیان وارد می شد،مردم برای طلب باران دست به عمل «گاروا»میزدند.در واقع مردم به دو دسته تقسیم میشدند و با جنگ ساختگی به جان هم می افتادند.
مردم چگنی مانند دیگر لرستانی های پیرو دین اسلام و مذهب اثنی عشری هستند.اقلیت های مذهبی و فرقه های دینی دیگر در این منطقه وجود ندارد.مرکز دهستان ها و اغلب روستاها ی بزرگ چگنی دارای مسجد میباشند.در بیشتر روستاهای بزرگ چگنی مساجدی قبل از انقلاب اسلامی به همت مردم جهت عبادت و برگزاری مراسم سوگواری عاشورا و همچنین برای مشورت با یکدیگر ساخته شده است.مسجد سراب ناوه کش در سال 1341ساخته شده است. بعد از انقلاب اسلامی نیز به این امر بیشتر توجه شده و در ماه های «محرم و صفر »مردم از وجود روحانیون در روستاها و مساجد بهره میبرند.برخی از اهالی چگنی در تبلیغ مسایل و احکام دینی با عالم عالیقدر حضرت ایت اله روح اله کمالوند همکاری نزدیک داشته اند. در حدود یک صد و بیست سال پیش کاروانی به زیارت خانه خدا مشرف شد.حسین خان بهرامی و محمد خان بهرامی از مردم چگنی نیز همراه این کاروان به خانه خدا مشرف گردیده اند.این سفر در میان مردم چگنی جاودانه مانده است.این سفرها نشان دهنده علاقه مردم این خطه به دیدار معبود بوده است.
سوابق تاریخی در مکان ها و غارهایی در منطقه چگنی نشان میدهد زندگی کردن در این منطقه به دوره پالولیتیک(بارادوستی)بر میگردد.باستان شناسان از وسایل به دست امده از حفاری اثار تاریخی چگنی زندگی در این ناحیه را مربوط به دوره های بسیار دور دانسته اند.به زمان های که هنوز تمدن به وجود نیامده بود.(عصر حجر و دره هخامنشی)اثار باز مانده از هخامنشیان و ساسانیان نیز به زندگی کردن در این منطقه قبل از اسلام اشاره دارد.همچنین با در نظر گرفتن اثار های بعد از اسلام میتوان به این واقعیت پی برد،که چگنی از دیر باز محل زندگی بوده و تمدن های گوناگونی به خود دیده است.متاسفانه اثار مکتوبی در رابطه با منطقه چگنی و اقوام که در در این منطقه زندگی کرده اند در دست نیست اما آثار باستانی موجود در منطقه خود گویای حقایقی در این باره است .اثار به دست امده از غار یافته توسط کاشفان و باستان شناسان مربوط به دوره پالولیتیک میباشد.در محدوده این غار چهر کانون مهم اتش کشف شده و تاریخ سکونت در این غار به 45هزار سال پیش بر میگردد.از دیگر اثار میتوان به نقاشی های غار دوشه اشاره کرد که هنر و اثار دوره اشکانیان میباشد.
سفید کوه (اِسبی کوه)از سلسله جبال زاگرس است که تقریبا به طول 70 الی 80 کیلومتر و ارتفاع تقریبی 3000متر از خرم اباد تا تنگ گاوشمار از منطقه چگنی میگذرد و تا رودخانه سیمره و اطراف کرمانشاه کشیده میشود.در گذشته محل عبور و زندگی ایلات کوچ رو و دامپروری بوده و در هر محل از ان انبوهی از جنگل های زیبا و درختان بلوط به چشم میخورد.در سفید کوه گیاهان دارویی،خوراکی ،و میوه های کوهی از جمله :
ریواس ،پی نومه،انجیر،گلابی وحشی،وجود دارد.
در گذشته کل،بز،میش،قوچ،گاو کوهی ،و پرندگان وحشی در سفید کوه بسیار بود.تقریبا نسل انها را بجز کل و بز از بین برده اند.در این کوه بسیاری از حیوانات درنده مانند:پلنگ ،خرس،گرگ ،گراز،کفتار،و روباه وجود داشته و دارد.
در منطقه چگنی بلند ترین قله سفید کوه«کُربیی» به معنای پسر و عروس است.با اولین ریزش برف این کوه هم چون عروسی سفید پوش،و تا اواخر بهار پوشیده از حریر سفید برف است.در سفید کوه یچجال های طبیعی برف وجود دارد و به انها «برف چال » میگویند.سفید کوه دارای غارهای بزرگ و جالبی میباشد.این غارها به عنوان محل استراحت و پناگاه کوهنوردان مورد استفاده قرار میگیرند.
این منطقه دارای زمستان های ملایم و تابستان های گرم است.ریزش های جوی اغلب به صورت باران در فصول پاییز،زمستان و بهار و برف در زمستان است.وضعیت اقلیمی این منطقه این منطقه شباهت زیادی به اب و هوا ،رطوبت نسبی و میزان بارندگی شهر خرم اباد دارد.
چگنی های قزوین در زمان اقا محمد خان قاچار از خرم اباد به قزوین امدند.سر کرده ان ها باقر خان و برادرش خان بابا خان بودند.سر کده انها با شصت و پنج خانوار در قزوین ساکن است.سایر مردم انها در طارم و سیاه پوش منجیل،لوشان،به تعداد هفتاد خانوار ساکن اند.چگنی های قزوین به زبان لری تکم میکنند.شغل انها دامداری و کشاورزی است.دام های انها را شانزره هزار گوسفند بر شمرده اند.چگنی های قزوین رو پانزده تیره دانسته اند.ان ها ریشه ایلیاتی دارند.